ششمین جلسه موانع عملیاتی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی با موضوع «چرا اقتصاد مقاومتی قوام نمی یابد؟» توسط پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی و همکاری انجمن علمی گروه اقتصاد در دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. در این جلسه دکتر محمد قربانی، استاد گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، ضمن تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی، به آسیبشناسی وضعیت موجود نحوه مدیریت کشور برای اجرای این سیاستها پرداخت. وی با اشاره به نامگذاریهای سالهای گذشته توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی این نکته را تأکید نمود که سالهای مذکور، میتوانسته بسترساز مقاومسازی اقتصاد ایران باشد ولی به دلیل عدم همراهی لازم قوای سهگانه در عمل و همگرا نشدن بازیگران در بخشهای دولتی، خصوصی و عمومی با سیاستگذاریهای کلان کشور، اقتصاد ایران هنوز از قوام لازم برخوردار نیست. وی اقتصاد مقاومتی را برنامهریزی عملیاتی هماهنگ (نقشه راه و تقسیم کار) برای درمان عناصر بیمار، بیکار، نازایا و نامانای اقتصاد (اخلالگرهای اقتصادی) و مبارزه همگانی و جدی با آن (جهاد- انگیزههای انقلابی و مردمی و اعتقاد لازم و کافی برای اجراء و پیگیری) همراه با تغییرات نرم در ساختارها و نهادها، قوانین، مقررات و روابط نامطلوب اجتماعی – اقتصادی و سیاسی و بیثباتی سیاسی در چارچوبی اسلامی برای دستیابی به رفاه جامعه و تاب آوری اقتصاد در بستری بومی مبتنی بر ویژگیهای جامعه ایرانی" دانست.
وی عدم اجرای کامل سیاستهای اصل 44 قانون اساسی در راستای آزاد سازی و خصوصی سازی واقعی، وجود نظام مالیاتی ناکارآمد، هدفمند نبودن یارانهها، علیرغم اجرای آن، ناکارایی نظام پولی و بانکی،نوسانات متعدد در شاخصهای بورس، وجود سیاستهای حمایتی و تعرفه ناکارآمد و غیر هدفمند، ضعفهای زیرساختی و گمرک، تأمین قطعات و فقدان الگوهای مصرف بهینه، مشکلات تأمین کالاهای مورد نیاز بخش تولید، وابستگی صادرات غیرنفتی به بخش میعانات نفتی، گازی و پتروشیمی، عدم حمایت مؤثر از حقوق تضییع شده مصرف کنندگان، عدم پیشگیری در مواجهه با فساد مالی در دستگاههای دولتی و غیر دولتی، فساد اقتصادی، انجام واردات بی رویه، عدم اعمال مالیاتهای سنگین برای فعالیتهای غیر تولیدی، و بروکراسی اداری را از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی دانست. سپس راهکارهای خود را به شرح ذیل ارائه نمود:
1- شفافسازی مفهوم اقتصاد مقاومتی برای جامعه تا افراد بتوانند با تصویر و برداشت صحیح از این مفهوم در این مسیر گام بردارند؛ یعنی حرکتی آگاهانه مبتنی بر اطلاعات.
2- عارضهیابی فضای اقتصادی موجود و مؤلفههای تأثیرگذار بر شکلگیری چنین فضایی تا شناخت لازم از فضای اقتصادی موجود، موانع و گرهها، فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفها مانند تبلیغات ناكارآمدی نظام اقتصادی غربی، بحران اقتصادی، تحریمها، الگوهای مصرف و فرهنگ غیر تولیدی، ناکارآمد بودن الگوهای توسعه اقتصادی غربی و غیره برای دو گروه مدیران، برنامهریزان، مسئولان و سیاستگذاران کلان و مردم حاصل شود و بسیج همگانی مبتنی بر شناخت برای تدبیر و اقدام لازم فراهم آورده شود.
3- ایجاد بانک اطلاعات اقتصادی شامل دادههای اقتصادی، اسناد بالادستی، برنامهها و راهبردهای کلان اقتصادی، قوانین و مقررات و سایر اطلاعات مورد نیاز از جمله تجربیات کشورهای دارای ساختارهای اجتماعی مشابه و اقتصاد اسلامی موفق تا اقتصاد مقاومتی با اطلاعات کافی در مسیر مشخص برای دستیابی به اهداف مورد نظر نهادینه و عملیاتی شود.
4- مشخص کردن حوزههای عملیاتی اقتصاد مقاومتی
5- هدفگذاری کمی و کیفی برای اقتصاد مقاومتی در طول زمان معین تا دقیقاً مشخص شود که در پایان افق تعریف شده، نتایج کمی و کیفی آن و نوع و درجه تأثیر این نوع اقتصاد بر گروههای مختلف جامعه و کارگزاران اقتصادی چگونه خواهد بود.
6- برنامهریزی عملیاتی و در واقع تعیین نقشه راه برای ورود در مسیر اقتصاد مقاومتی به نحوی که با طرح و نقشه از قبل مشخص و نیز بازطراحی نقشههای عملیاتی در طول دوره، به اهداف مشخص شده دست یافت و در این مسیر انحرافات از اهداف را به حداقل ممکن رساند و یا اصلاح نمود.
7- آموزش اقتصاد مقاومتی از گامهای بسیار مهم در حرکت اصلاح ساختارهای اقتصادی میباشد که علاوه بر ایجاد مهارتهای لازم برای مقابله با عناصر بیمار، بیکار، نازایا و نامانای اقتصادی و نحوه عمل بر هر یک از آنها، فضای لازم را برای مبارزه دقیق و هدفمند فراهم میآورد، از اتلاف منابع و نیروها جلوگیری میکند و حتی میتواند به نوآوریهایی در مسیر نیز منجر شود.
8- حرکت و جهتگیری از جمله گامهای مهم در اقتصاد مقاومتی محسوب میشود به نحویکه علاوه بر هدفگیری مرحلهای بیماریهای اقتصادی کشور، نحوه ورود گروههای مختلف جامعه از جمله آحاد جامعه، قوای سهگانه و سایر نیروهای غیرفیزیکی و مجازی دقیقاً باید مشخص باشد تا گروهها با اطلاع قبلی مبتنی بر دادههای شفاف و نقشه مشخص وارد این میدان شوند و عرصه را از وجود این عناصر بیمار، بیکار، نازایا و نامانای اقتصادی پاک کرده و یا این که فضای لازم را برای ورود گروههای دیگر جامعه برای تکمیل عملیات فراهم آورند.
9- پشتیبانی و حمایت از اقتصاد مقاومتی که با استفاده از ابزارهای مختلف مانند سیاستهای حمایتی، هدایتی، ارشادی، سیاستهای مالی، پولی و حمایتهای معنوی رهبری و مقامات عالیرتبه نظام و نیز افراد و گروههای تأثیرگذار در جامعه مانند علماء، روحانیون، دانشگاهیان و غیره میتواند صورت گیرد و نقش این مؤلفه در طول دوره عملیات اقتصاد مقاومتی کمتر از سایر مؤلفهها نمیباشد.
10- ایجاد مرکز ملی سیاستگذاری و فرماندهی عملیات اقتصاد مقاومتی به نحوی که کلیه عملیات با رویکرد مشخص و مبتنی بر اقدامهای جمعی از یک مرکز عملیات رهبری و فرماندهی شود تا بتوان در طول دوره، آثار اقتصاد مقاومتی بر روی مؤلفههای اقتصادی و در نهایت خروجی آن بر اقتصاد را مورد ارزیابی دقیق قرار داد تا در صورت انحراف در هر یک از مناطق عملیاتی و یا در سطح ملی، با ابزارهای جدید، استفاده از نیروهای خبره، تغییر رویکرد و یا بازطراحی نقشه عملیاتی و یا تشدید تبلیغات و اطلاعرسانی، آثار منفی و یا انحرافات احتمالی را به حداقل ممکن رساند و اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک اقدام جمعی پذیرفت.
در پایان جلسه، حاضران سؤالات خود را پیرامون موضوعات مطرح شده ارائه کردند.